فهرست محتوا
God of War همان شاهکاری است که انتظارش را داشتیم. نگرانیهایتان از تغییرات عظیم را دور بریزید چون بازی فراتر از آن چیزی است که فکرش را میکردیم. با بررسی بازی God of War همراه تکنوشاپ باشید.
«راه خانه را پیدا کن، اکنون دیگر آزادی»
این جملاتی است که «کریتوس» در ابتدای شروع این عنوان برسر پیکر بیجان همسرش ادا کرده و با یک شروع طوفانی و خاطرهانگیز شما را در دل اساطیر اسکاندیناوی رها میکند. در همان بدو ورود، شما متوجه شخصیت متفاوتی از کریتوس خواهید شد. او دیگر آن فرد بیاعصاب و خشنی که بدون هیچ فکر و بیرحمانه اقدام به کشت و کشتار میکرد نیست. اکنون به پدری دلسوز و در عین حال جدی تبدل گشته و هدفی جز آماده کردن فرزندش برای آینده ندارد؛ اما این هدف نه تنها بزرگ کردن او، بلکه جلوگیری از تبدیل شدن او به کریتوس دومی است، که شاید چالش اصلی کریتوس تا پایان این شماره از بازی به حساب میآید.
داستان از جایی کار خود را آغاز میکند که بنا به وصیت همسر، «کریتوس» و فرزندش «آتریوس» راهی سفری برای پخش کردن خاکسترهای او بر بلندترین نقطه دنیا خواهند شد که ظاهرا کوهی بلند در سرزمین میدگارد است. طبیعتا همه چیز آنگونه که باید پیش نخواهد رفت و مشکلات از همان ابتدا و با حضور یک «ناشناس» در پشت در خانه کریتوس آغاز میشوند. اینکه او کیست و با چه هدفی به حریم خصوصی کریتوس تجاوز کرده سوالاتی است که پاسخ آنها را در ادامه این سفر پرخطر خواهید آموخت. داستان شاید ساده کار خود را شروع میکند اما مطمئن باشید اینگونه ادامه نخواهد داشت. با شروع سفر کمکم جزییات بیشتری را از گوشه و کنار این دنیایی که برای بسیاری از مخاطبان کاملا نو و بدیع است (اگر هیچ مطالعهای در مورد اساطیر نورث ندارید) بدست خواهید آورد. کریتوس سواد خواندن زبان محلی اسکاندیناویها را ندارد و این کار بر عهده آتریوس خواهد بود که همانند داستانی برای ما آنها را بازگو کند. نحوه روایت داستان به واسطه شاهکار فیلمبرداریای که شاهدش خواهید بود، باعث بوجود آمدن ترکیبی از بهترین روایتهای کل شده است. رابطه پدری که گذشتهای تلخ بر دوشش سنگینی میکند و سعی در پنهان کردن آن از پسرش را دارد، و در عین حال از اشتباهات خود درس گرفته و هدفی جز تربیت فرزند برخلاف هیولایی که خودش به آن تبدیل شده بود ندارد، ما را با یک شخصیت پردازی بسیار قدرتمند و بینقص روبهرو کرده است. جملات و دیالوگها و احساساتی که در بین این دو رد و بدل میشوند بدون شک این عنوان را به یک شاهکار از نظر عناوینی که در آن دارای یک همراه هستید تبدیل کرده است. همانگونه که بالاتر اشاره شد، این اشارات را باید در کنار شاهکار فیلمبرداری قرار داد تا با یک عنوان سینماتیک حیرتانگیز طرف باشیم. کل بازی از ابتدا تا پایان فقط و فقط با یک دوربین دنبال میشود (مگر در صحنههایی که کریتوس بمیرد و از چکپوینت قبلی بازی شروع شود) و هیچ کاتی نمیخورد. شاید در ابتدا این کار برایتان عجیب و غیرممکن به نظر برسد اما باید گفت تیم سانتامونیکا موفق به این کار شدهاند تا یک اثر هنری و سینماتیک ویژهای را در اختیارتان قرار دهند! دوربین در هیچ یک از صحنهها اعم از کاتسینها و یا در حین مبارزه و صحنههای اکشن کات نمیخورد و در عین حال شما به هیچ وجه متوجه این موضوع نخواهید شد! باید برای دستیابی به همچین موفقیتی به تیم فیلمبرداری بازی تبریک ویژهای گفت!
از همین اول سخن را کوتاه کنیم، شروع God of War یکی از بهترین سکانسهای موجود در تاریخ بازیهای ویدیویی است. شروعی با ضرب آهنگ تند، اساطیری، سینمایی و یک مجموع تکنیکی بینقص که بیشتر همانند پورتالی است به نسل جدید بازیهای ویدیویی. واقعاً ستایش یک ساعت اولیه God of War کاری سخت و دشوار است که تنها از استودیو فوقالعاده «سانتاموینکا» بر میآید. از کجا باید شروع کرد؟ شخصیت پرداری کریتوس به قدری به بلوغ رسیده که در مقایسه با سه شماره قبلی، شما را شگفتزده خواهد کرد. حال ما با پدری بیاعصاب که از کشتن خدایان خسته شده، طرف هستیم. صداپیشگی و انمیشینهای کریتوس به قدری قوی کار شده که او را از یک «غولکش بی اعصاب» به یکی از عمیقترین شخصیتهای دنیای بازیها تبدیل میکند. در کنار او آریتوس هم به عنوان پسر کریتوس معرفی میشود که همانند پدر خود، یکی دیگر از شخصیتهای فوقالعاده این عنوان را به ما معرفی میکند و شخصیت او در طول بازی به خوبی صیقل داده شده و شکل میگیرد. در کنار این دو شخصیت، مثل همیشه شخصیتهای منفی و مثبت دیگری هم در داستان حضور دارند که همانند کریتوس و پسرش از شخصیتپردازی فوقالعادهای برخوردار هستند.
پس از پایان ساعت اول و نبرد با یکی از بهترین غولهای سری، روند بازی به حد زیادی کند میشود. البته این به معنی یک نکته منفی نیست، بلکه شما در رودخانهای قرار میگیرید که با پیشرفت در آن، جریان رودخانه هم تند و تندتر میشود. در شروع God of War ، شخصیت آریتوس حتی قادر نیست سلاح به دست بگیرد، در تیراندازی با تیر و کمان مشکل دارد و از کشتن حیوانات و دشمنان میترسد، وظیفه شما در این بین به عنوان پدر، آموزش او است. با پیشروی در مراحل، ضرب آهنگ مراحل هم تندتر میشود و دوباره همانند شروع بازی، جوهر داستانی و ضرب آهنگ به اوج خود رسیده و معنی واقعی «آدرنالین» را برای شما به ارمغان میآورد. در طول بررسی بخش داستانی به عنوان نگارنده سعی کردم تا جای که شدنی است از بازگو کردن نکات داستانی جلوگیری کنم، برای همین با یک جمله به بررسی این بخش پایان میدهم. شماره چهارم God of War نه تنها در بخش داستانی از تمام شمارههای قبلی بهتر عمل میکند، بلکه در میان بهترین عناوین این نسل در نحوه روایت داستان و شخصیت پردازی قرار میگیرد. بازی سرشار است از غافلگیری های گوناگون و اشارات فوقالعاده به اتفاقات بعد از سهگانه و سرنوشت کریتوس.God of War عنوانی است که با شکل دادن استانداردهای جدید، کار را برای دیگر عناوین سخت و لذت بردن از بقیه بازیها را کمرنگ میکند. گویی به نظر میآید که God of War این بار علاوه بر کشتن خدایان، سایر عناوین را هم از پا در میآورد.
سلاح اصلی کریتوس این بار نه زنجیرهای قفل شده به دستش، بلکه یک تبر است که به همانند چکش «تور» قابلیت بازگشت به دستان کریتوس بعد از پرتاب را دارد؛ باید گفت این بازگشت هیچ گاه برایتان تکراری نخواهد شد! این سلاح به همراه دوربین جدید، باعث نزدیکتر شدن مبارزات گشته و در عین حال باید برای از پای درآوردن دشمنان با استراتژی خاصی پیش بروید. دشمنان حاضر در صحنه همانند گذشته پرشمار نیستند اما هرکدام از آنها میتوانند در یک لحظه از غفلت شما استفاده کرده و کریتوس را از پای دربیاورند. با این توضیحات باید متوجه شباهت آن به سری سولز شده باشید که اتفاقا چیزی است که حتی کارگردان بازی به آن اشاره کرده بود. اما اینگونه برداشت نکنید که گیمپلی یک تقلید ساده و کورکورانه از این سری است. سیستمی که در این بازی گنجانده شده چیزی فراتر از یک گیم پلی ساده دفاع و حمله است. تعداد کمبوهای بسیار بالا که به واسطه سپر، قابلیتهای تبر «لوایتن» و دستهای خالی کریتوس (در هنگامی که تبر را بر سر یک دشمن نگون بخت پرتاب کردهاید) و ترکیبی که از این سه بوجود آمده باعث شده تا تقریبا هر فردی گیمپلی منحصربهفرد خود را پیش بگیرد که یکی از اهداف تیم سازنده بازی بود. در عین حال بدست آوردن زرههای مختلف با تعداد بالا که هرکدام قابلیت خاص خود را دارند، در کنار شخصی سازی آنها به واسطه سنگهایی که در طول بازی بدست خواهید آورد، کریتوس متفاوتی از کریتوس دوستتان را برایتان به ارمغان خواهد آورد. سیستم ارتقای قابلیتهای تبر و تکتک قطعات زره و حتی جادوهای کریتوس و آتریوس را نیز به این توضیحات اضافه کنید تا به عمق سیستم شخصی سازی پی ببرید. به بحث تغییر دوربین که بازگردیم، باید گفت این دوربین به هیچ وجه دست و پای بازیکن را نبسته و اتفاقا هیجان خاصی را به مبارزات اضافه کرده است؛ اما نباید از حملاتی که از پشت سرتان به شما میشود غافل شوید!
یکی دیگر از نقاط قوت سه گانه اول، گرافیک چشمنواز آن بود، گرافیکی که هنوز هم با گذشت چندین سال تماشایی و زیباست. بدیهی بود استودیو سانتامونیکا برای شماره چهارم سنگ تمام بگذارد و نتیجه هم همان طور که انتظار میرفت یک شاهکار تمام عیار است. به شخص هیچ عنوانی را در طول زندگی گیمری خود تجربه نکردهام که تا به این حد در بخش بصری دارای جزییات باشد. God of War همانند عنوانی بوده که از نسل بعدی کنسولها برای ما در دسترس قرار گرفته و باید گفت کلمات در وصف گرافیک بازی ناتوان هستند. در تک تک صحنههای بازی دقایقی نظارهگر هنر استودیو سانتامونیکا بودم، از جزییات کریتوس گرفته تا سرزمینهای دور دست، برگ درختان، آب، باد، طراحی لباسها و… همه در بالاترین سطح ممکن قرار دارند. لحظاتی که شخصیتهای بازی با یکدیگر صحبت میکنند، دوربین بازی از پشت کریتوس به نزدیک شخصیتها رفته و جزییات وحشتناک آنها را به نمایش در میآورد. تعداد بیشماری انیمیشن برای کریتوس و دیگر شخصیتهای بازی در نظر گرفته شده تا هر چه بیشتر به کامل کردن این پکیج بینظیر کمک کند. در بخش تکنیکی هم بازی حجت را بر ما تمام میکند و همانند بخش بصری با ارائه فریم ریت ثابت و رزولوشن ۱۰۸۰p یا ۴k بر روی کنسول PS4 Pro کامل کننده یکی از خوش رنگ و لعابترین عناوین عرضه شده تا به امروز است. عنوانی که ثابت میکند هنوز با پایان نسل هشتم کنسولها فاصله زیادی داریم.
درجه سختی بازی حتی برروی درجه معمولی، در ابتدا میتواند شما را با چالش مواجه سازد و این امر به شما یادآور میشود که با دنیای بیرحم و جدیای طرف هستید! دیگر همانند گذشته نباید دل به دریا زده و با فشار دکمههای مختلف راه خود را از بین دشمنان باز کنید. این بار باید فکر کنید و در مواقعی که احساس خطر میکنید، عقبنشینی کرده و با درایت بیشتری به مقابله با دشمنان بپردازید. آتریوس نیز در مبارزات به شما کمک خواهد کرد اما این به معنای این نیست که به دست و پای شما خواهد پیچید و یا مبارزات را برایتان آسانتر خواهد کرد!
باسهایی که در طول بازی با آنها روبهرو خواهید شد عطش شما برای مبارزات پرحماسه را پاسخ خواهند داد و اگر در طی مسیر از یاد بردهاید که کریتوس هنوز هم یک خدا از سرزمین یونان است، باسها این مهم را برایتان یادآوردی خواهند کرد! کافی است با اولین باس بازی مواجه شوید تا به این قضیه پی ببرید و قدرتهای فرا بشری کریتوس برایتان اثبات شود. کارگردانی صحنههایی که آنها را تجربه خواهید کرد در کنار صحنههای حماسی، بیشک خون شما را در رگهایتان به جوش خواهد آورد! در این بین با مینی باسهای متعددی نیز درگیر خواهید شد که هر کدام سبک مبارزه خاصی را میطلبند و هیجان خاص خود را به همراه خواهند داشت.
ناگفته نماند که سفر کریتوس و پسرش تنها در دنبال کردن خط داستان اصلی خلاصه نمیشود و ماموریتهای فرعی بسیار زیادی در جاجای نقشه انتظارتان را میکشد. به طوری که حتی بعد از پایان خط داستانی اصلی، حداقل حدود ده تا پانزده ساعت دیگر کار برای انجام دادن خواهید داشت!
سوپریزهای سانتامونیکا در اینجا به پایان نرسیده و موسیقیها، صداپیشگیها و صداگذاریهای این عنوان نیز به جمع المانهای بینقص آن اضافه میشوند تا پرونده این بازی با تک کلمه «شاهکار» بسته شود. ساخت موسیقی این عنوان را «بری مککریری» برنده جایزه امی که پیشتر با موسیقی متن سریال «واکینگ دد» شناخته شده بود، برعهده داشت موسیقیهای این عنوان که برگرفته از سبک نیوایج به همراه موسیقیهای فولکلور اسکاندیناوی و وایکینگی، و ترکیب از این دو است، میتواند تا مدتهای مدیدی در گوشتان طنین انداز شود.
صداپیشگی «کریستوفر جاج» در نقش کریتوس و «سانی سالجیک» در نقش آتریوس باید مورد تمجید قرار بگیرند. حتی کاراکترهایی که در طول سفر ملاقات خواهید کرد نیز هر یک به نوبه خود نقش خود را به زیبایی هرچه تمام ایفا کردهاند. صداگذاری محیط و جزییات پرداخته شده به آنها، تحسینتان را به همراه خواهد داشت. از صدای آواز پرندگان و حتی مگسها گرفته تا صدای بازگشت تبر کریتوس از یک مسافت بسیار دور که با صدای شکسته شدن درب و دیوار و سنگ همراه است لبخند رضایت بر لبانتان خواهند نشاند!
جدیدترین شماره God of War نه تنها بهترین نسخه سری محسوب میشود، بلکه یکی از بهترین عناوین عرضه شده تا به امروز است. عنوانی که با معرفی استانداردهای جدیدی در سبک «اکشن-ادونچر» در کنار بخش داستانی، گرافیک و صداگذاری، به اثری جاودانه همانند «The Last of Us» و «Half-Life» تبدیل شده و تا مدتها به عنوانی استانداردی برای این سبک به حساب میآید. در نهایت باید گفت این عنوان در تمامی بخشها آنچنان مقتدرانه عمل میکند که از هماکنون میتواند لقب بهترین بازی سال را به خود اختصاص دهد.
نرگس نوروزی
نرگس نوروزی متولد ۱۶ اسفند ۱۳۶۸ فارغ التحصیل رشته مهندسی صنایع از سال ۱۳۹۴ فعال در حوزه بازی های رایانه ای