فهرست محتوا
سیندیکیت (assasin’s creed syndicate) یک بازی ویدئویی تاریخی در سبک اکشن ماجرایی ومخفیکاری است که بوسیلهٔ یوبیسافت کبک توسعه یافته و توسط یوبیسافت عرضه شدهاست. در ادامه با تکنوشاپ همراه باشید.
سندیکیت نهمین قسمت از مجموعه اصلی اساسینز کرید به شمار میرود که داستان آن ۷۵ سال پس از اتفاقات نسخهٔ کیش یک آدمکش: وحدت رخ میدهد. شخصیتهای قابل کنترل ایوی فرای و جیکوب فرای هستند. به گفته Ubisoft داستان بازی در سال ۱۸۶۸ حول دو شخصیت دو قلو روایت می شود . شخصیت پسر بازی”جیکوب(Jacob)” است . او جوانی بی پروا ، عجول اما با قدرت رهبری بالا است . اما خواهر جیکوب یعنی “ایوی(Evie)” از لحاظ شخصیتی تفاوت فراوانی با او دارد ، ایوی دختری باهوش و یک قاتل حرفه ای است که بخوبی با مخفی کار ماموریت خود را انجام میدهد .این دو خواهر و برادر در اوج انقلاب صنعتی حاکم بر انگلیس که منجر به ایجاد توده مردم فقیر در شهرهای تاریک و کثیف آن روزهای بریتانیا شد بود ، به شهر مهاجرت می کنند . در همین شرایط ناگهان قیامی بزرگ بر ضد نیروی حاکم رخ می دهد و داستان بازی در این بستر تاریخی روایت خواهد شد .
به گفته یوبسافت ، ساخت این نسخه بر عهده “یوبیسافت کبک(Quebec)” خواهد بود ، استودیویی که در ایالت فرانسوی زبان کبک کانادا قرار دارد . به گفته سازندگان ، لندن در اساسینز کرید سیندیکیت بزرگترین شهری خواهد بود که شما در این تاریخ این سری بازی به چشم دیده اید و از سوی دیگر بازی تنها دارای بخش تکنفره داستانی است .
نقشه لندن در سیندیکیت حدود ۳۰% بزرگتر از نقشه پاریس در Unity است . شهر لندن در بازی از ۶ منطقه مختلف تشکیل شده است :
۱- بخش اصلی لندن
۲- Westminster
۳- the Strand
۴- Whitechapel
۵- Southwark
۶- Lambeth
روند بازی
این نسخه نیز همانند دیگر بازیهای مجموعه در سبک اکشن ماجرایی، با دید سوم شخص و به صورت جهان باز میباشد و همچنین امکانات جدیدی شامل سیستم جدید جهانگردی، بهبود عملکرد مبارزات و مخفیکاری و راندن وسایل نقلیه از جمله کالسکه است. سلاح و ابزارهای جدیدی به بازی اضافه شده و همچنین بازیکن به صورت اختیاری قادر خواهد بود تا همانند بازی اتومبیل دزدی بزرگ ۵هم در شخصیت جیکوب و هم در شخصیت ایوی بازی کند.
این نسخه فاقد بخش چندنفره است و طبق صحبتهای یوبی سافت تمام تمرکز بخش ساخت بر روی روند و داستان بازی میباشد و بازی بخش آنلاینی نخواهد داشت. طی گفتگوی وبگاه گیماسپات با یکی از اعضای یوبیسافت کبک اذعان داشت؛ سازندگان تنها تمرکز خود را بر روی بخش تک نفره قرار دادند و طبق تصمیمگیریهای انجام شده قرار بر این شد که بازی بدون بخش چند نفره منتشر شود.
ایوی و جیکوب هر دو شخصیتهای متفاوتی دارند و بنا بر گفتهٔ یوبیسافت بازیکنان میتوانند از هر دوی این شخصیتها در بازی استفاده کنند به همین دلیل این قابلیت نیز در بازی وجود دارد تا بازیکنان بتوانند بین این دو شخصیت سوییچ کنند البته این به بخش محوری داستان نیز بستگی دارد
به همین دلیل شخصیتهای متفاوتی برای این دو در نظر گرفته شده است؛ ایوی خواهری سرد و قاتلی مخفی کار است که میتواند از پس ماموریتهای اینچنینی به خوبی بر آید. جیکوب اما جوانی سربه هوا، شجاع، سرکش و پرقدرت است که در هدفها و تصمیمهایش موفق است و سعی میکند تا بهترین تصمیم را بگیرد.
داستان
سیندیکیت در سال ۱۸۶۸ در لندن قلب کشور انگلستان رخ میدهد در حالی که انقلاب صنعتی در این شهر اوج گرفته و شورش و خرابیهای بسیاری را به بار آورده است یک برادر و خواهر به نامهای جیکوب و ایوی فرای که از محفل اساسینها میباشند همراه هم قدم بر این شهر میگذارند.
این دو پس از دریافت نامه هنری گرین، از معدود اساسینهای باقی مانده در شهر لندن، از شهر خود به لندن میآیند تا با ورود به جریانات و درگیریهای انقلاب صنعتی، رهبری گروهی از مخالفان را در برابر تمپلارها به رهبری کرافورد استاریک بر عهده گیرند.
در این مبارزه شخصیتهای بسیاری از جمله ملکه ویکتوریا، الکساندر گراهام بل، چارلز داروین، چارلز دیکنز، فردریک آبرلین، بنجامین دیزرایلی و کارل مارکس این برادر و خواهر را حمایت میکنند. جیکوب هدفش بازپسگیری لندن از تمپلارها است ولی خواهرش هدفش رسیدن به کفن عدن است.
طراحی لندن در سال ۱۸۶۸
سیندیکیت ویژگیهای کاملا جدیدی را ارایه میدهد که باعث تفاوت آن با نسخههای قبلی شده و سازنده سعی داشته تا بازی خود را به واسطهی این ویژگیها گسترش دهد. ورود به یک دورهی تاریخی مدرنتر، ناخوداگاه باعث میشود تغییرات بسیاری را در بازی ببینیم. این تغییرات گیمپلی بازی را تا حد زیادی تحت تاثیر خود قرار داده و از طرفی ایدهی کنترل دو شخصیت در بازی مطرح شده است. اتفاقی که اولین بار در سری رخ داده و در نوع خود جالب است. کمکم باید حضور یک شخصیت اصلی شمشیر به دست را فراموش کنیم و به دیدن چند شخصیت تفنگ به دست در راس بازیهای سری عادت کنیم. اما این به این معنی نیست که در سیندیکیت مبارزه نفر به نفر فراموش شده باشد و استفاده از سلاحهای سرد رونق خود را از دست داده باشد. سیندیکیت شاید مقدمهای برای نسخههای بعدی سری باشد و به همین دلیل علاوه بر بعضی ویژگیهای نسخههای قبلی، شاهد اتفاقهای جدیدی در سراسر بازی هستیم که دید بهتری از نسخههای بعدی به ما میدهد. اما بحث ما بر سر این نسخه و بررسی آن است. در مطلب پیشرو سعی میکنیم کمتر به گذشته و حتی آیندهی سری اشاره کنیم. مقایسههای صورت گرفته در این مطلب (به جز پیشرفتها)، تاثیری روی ارزیابی نهایی ما از بازی نخواهد داشت.
همانطور که اشاره شد با یک دورهی تاریخی دیگر روبرو هستیم. دورهای مدرنتر از قبل که حضور در آن مثل همیشه حال و هوای خاص خود را دارد. مثل دو شخصیت اصلی بازی، شما نیز برای اولین بار قدم در این شهر میگذارید و همه چیز تازگی خواهد داشت. لندن سال ۱۸۶۸ به بهترین شکل ممکن شبیه سازی شده است. در نسخهی قبلی و با ورود یوبیسافت به نسل هشتم، پاریس به شکلی بسیار زیبا به تصویر کشیده شد. این روند ادامه پیدا کرده و در مورد لندن نیز شاهد شبیه سازی دقیق بسیاری از خصوصیات ظاهری و فرهنگی در آن هستیم. محیط بازی واقعا زنده و پویا به نظر میرسد. در بسیاری از خیابانها شاهد محیط شلوغی هستیم. NPCها رفتار متفاوتی نسبت به یکدیگر نشان میدهند. معمولا باران میبارد و این یکی از خصوصیتهای معروف شهر لندن است. اگر هم نبارد، کف خیابانها خیس است و انعکاس نور آفتاب روی سنگفرشها چشم را کور میکند! فضای شهر حس و حالی صنعتی دارد و بازی نیز روی این موضوع تاکید خاصی دارد. درشکه به بازی اضافه شده و میتوان برای جابجایی در محیط شهر از آن استفاده کرد و نهایت لذت را برد. حتی قدم زدن در برخی از مناطق شهر نیز بسیار لذت بخش است. داستان بازی در دورهی ملکه ویکتوریا روایت میشود. لندن سال ۱۸۶۸ به بهترین شکل ممکن شبیه سازی شده استدورهای که از آن باید به عنوان سالهای اوج انقلاب صنعتی یاد کرد. ویکتوریا ۶۴ سال بر انگلستان سلطنت کرد و در این مدت نه تنها انقلاب صنعتی، بلکه تاثیرات فرهنگی بسیاری در زندگی مردم به وجود آمد. جامعهی انگلستان در آن روزها پر از هرج و مرج بود و لندن جو آرام و سالمی نداشت. بحث مربوط به کودکان کار، شاید یکی از نمونههای جدی برای نشان دادن حال و هوای سنگین آن روزهای لندن باشد. طبق قوانینی که در اواسط قرن نوزدهم میلادی وضع شد، کودکان زیر ۹ سال نباید به کار گرفته میشدند . بسیاری از وقایع آن سالها در داستان چند ساعتهی بازی گنجانده شده تا بازیکن در کنار انجام ماموریتها و جلو رفتن در داستان، کمی هم در تاریخ گشت و گذار کند و حتی با چند شخصیت مهم تاریخی ملاقات کند. حتی سعی شده تا جیکوب و ایوی در بعضی از مسائل جامعه دخیل شوند تا بازیکن در به ثمر نشستن بسیاری از اصلاحات و تغییرات به وجود آمده در جامعهی انگلستان دخیل شود. شما در مراحل فرعی علاوه بر مبارزه با باندهای خلافکاری، باید به داد کودکان مشغول به کار برسید و آنها را نجات دهید. بازی طوری روایت میشود که حس میکنید دو شخصیت اصلی بازی نقش بسیار زیادی در تاریخ انگلستان داشتهاند و اکنون نام آنها از تمامی کتابهای تاریخی حذف شده است! شاید این تنها راه برای به تصویر کشیدن تاریخ در سری AC باشد که البته به خوبی جواب داده و مورد استقبال قرار گرفته است.جیکوب فرای و خواهر دوقلویش ایوی، دو شخصیت اصلی و قابل بازی در سیندیکیت هستند که در ابتدا تفاوتهای بسیاری در رفتار و شیوه مبارزه دارند. به شکلی که گویی رفتارهای شخصیتهای بازیهای قبل بین این دو نفر تقسیم شده است. به طور مثال در ابتدا خصوصیات مخفی کاری بازی در قالب شخصیت ایوی به نمایش گذاشته میشود و جیکوب کاملا برعکس او عمل میکند. هر چه در بازی پیش بروید، خصوصیات این دو شخصیت به هم نزدیک میشود و تنوع ابتدای بازی کاملا از بین میرود. چرا که با به دست آوردن Skill Ponitها وسوسه میشوید تا تمامی آپگریدها را برای هر دو شخصیت باز کنید. آپگریدهایی که در سه ردیف جدا از هم دسته بندی شدهاند. اما این به تصمیم خود بازیکن برمیگردد که دو شخصیت را متفاوت از هم پیش ببرد یا هر دو را به یک شخصیت همه فن حریف تبدیل کند.
به طور مثال برای شخصیت ایوی میتوانید از آپگریدهای ستون Combat صرفنظر کرده و فقط مهارتهای Stealth را بهبود ببخشید. در طرف مقابل نیز برعکس این عمل را در قبال شخصیت جیکوب انجام دهید. خوشبختانه سه آپگرید کاملا منحصر به فرد و جداگانه برای هر دو شخصیت در نظر گرفته شده، تا حداقل در بعضی از ویژگیها شاهد تفاوتهایی بین این خواهر و برادر باشیم. جمع آوری XP در بازی نیز بسیار ساده است و در ساعات پایانی، احتمالا در سطوح بالایی قرار خواهید گرفت. حتی در انجام مراحل، پیشنهادهایی برای به دست آوردن XP بیشتر به شما داده میشود. مثلا از شما خواسته میشود که تا پایان ماموریت هیچ پلیسی را نکشید. علاوه بر شیوه مبارزه، شاهد خصوصیات رفتاری متفاوتی بین این دو شخصیت هستیم. ایوی با اینکه اولین شخصیت مونث قابل بازی در نسخههای اصلی سری محسوب میشود، اما بسیار جدیتر و با جذبهتر از جیکوب به نظر میرسد. در طرف مقابل جیکوب شخصیت نسبتا شوخ طبعی دارد و به نوعی کمتجربهتر از ایوی به نظر میرسد. گرچه در طی انجام بازی خواهید دید که این قیاس درست نیست و هر دو شخصیت با مهارت بالا، اهداف خود را پیش میبرند. این تنها احساسی است که در نگاه اول و با نگاه به طرز رفتار شخصیتها به شما دست میدهد. همین موضوع باعث میشود که جیکوب تا حدودی با شخصیتهای اصلی نسخههای قبلی فاصله داشته باشد و شاید بتوان او را یکی از متفاوتترین شخصیتهای سری نامید.
شاید به همین دلیل باشد که در ابتدا با ایوی ارتباط بهتری برقرار کردیم. شاید هم نحوهی مبارزهی او در همان ابتدا باعث شده تا چنین جذابیت بالایی در این شخصیت ببینیم. در هر صورت این تفاوتها مدام کمرنگتر میشوند. در بین شخصیتهای دیگر داستان میتوان به کرفورد استریک نام برد. شخصیتی آرام، خونسرد و نسبتا پیچیده که اصلیترین دشمن شما در بازی خواهد بود. روند داستان بازی، شما را آرام آرام به او نزدیک میکند. اما متاسفانه پایان بازی اصلا رضایت ما را جلب نکرد. نه تنها خبری از یک پایان باشکوهتر نبود، بلکه همه چیز ساده و کلیشهای به پایان رسید. حتی مبارزه پایانی هم چنگی به دل نمیزد. شاید بتوان پایان Sequenceهای ما قبل پایانی را بهتر و باکیفیتتر ارزیابی کرد. در مورد بخش داستانی مربوط به آینده نیز اصلا انتظار خاصی نداشته باشید! چرا که این بخش کوتاه است و جذابیت کافی را ندارد و از طرفی به صورت از پیش رندر شده و در قالب چند ویدیو روایت میشود.
پس از پایان بازی مراحل کوتاه و جالبی را در دوران جنگ جهانی و سال ۱۹۱۶ تجربه خواهید کرد که خوشبختانه جذاب هستند. حتی با وینستون چرچیل هم برخورد خواهید داشت. حال و هوای لندن در این زمان کاملا متفاوت است. این چند دقیقهی متفاوت دید بهتری از آیندهی سری AC به ما داد. به جز وینستون چرچیل، شخصیتهای مهم تاریخی دیگری نیز در بازی حضور دارند. چارلز دیکنز، کارل مارکس، فلورانس نایتینگیل و از همه مهمتر الکساندر گراهامبل را در بازی ملاقات خواهید کرد. گراهام بل نقشی شبیه به داوینچی در نسخهی دوم سری را دارد. او ابزار و سلاحهای جدیدی را در اختیار جیکوب و ایوی میگذارد که در ادامه به معرفی آنها نیز خواهیم پرداخت. به جز شخصیتهای تاریخی و دشمنان اصلی، شخصیت دیگری با نام هنری (Henry) نیز در بازی حضور دارد که بهترین دوست جیکوب و ایوی به حساب میآید. اما راستش را بخواهید به هیچ نحوی نتوانستم با این شخصیت ارتباط برقرار کنم. او با وجود اینکه در بعضی قسمتها تاثیر مهمی روی بازی میگذارد، ولی هیچ خصوصیت جالبی ندارد.
مراحل اختصاصی هم برای هر دو شخصیت اصلی در نظر گرفته شده است تا فقط با یک شخصیت بازی را دنبال نکنید. انجام مراحل فرعی دست شما را برای استفاده از شخصیت دلخواه باز گذاشته تا آزادی کامل برای انجام آنها داشته باشید. شاید جالبتر میشد اگر بعضی مراحل با همکاری هر دو شخصیت صورت میگرفت. موضوعی که در یکی از مراحل بازی شاهدش بودیم. قسمتی که جیکوب کنترل درشکه را بر عهده داشت و شما کنترل ایوی را در دست داشتید و باید با شلیک به دشمنان درشکه سوار مزاحمی که شما را تعقیب میکردند، راه را برای حرکت جیکوب هموار کنید. این همکاریها در قالب مراحل co-op واقعا جالب میشد، اما سازنده بر خلاف نسخههای قبلی بخشهای چند نفره را کنار گذاشته تا تمرکز بالایی روی بخش تک نفره داشته باشد. نکتهی دیگری که باید به آن اشاره کنم شروع سینمایی بازی بود. مبارزه روی سقف و داخل کابین قطار و یا فرار از یک بنای در حال انفجار، نوید یک بازی بسیار هیجان انگیز و سینمایی را میداد. اما در کمال تعجب و پس از اتمام مراحل اولیه و ورود به لندن، همه چیز تغییر میکند. تغییری که نمیتوان از آن به عنوان یک نکتهی منفی یاد کرد، اما بهتر بود تا آن هیجان ابتدای بازی که حاصل از ذوق طراحان بازی بود، تا پایان و در بعضی از قسمتهای بازی نیز دیده شود!خوشبختانه با وجود طراحی مراحل قابل قبول بازی، احساس خستگی نخواهید کرد. با اینکه شاهد مراحل با شکوه و به یاد ماندنی در بازی نبودیم، اما نمیتوان ایراد جدی به بازی گرفت. شاید گاهی احساس کنید که نحوهی انجام ماموریتها تکراری شده و تیم طراحی مراحل بازی حرف جدیدی برای گفتن ندارد، اما همیشه اینطور نیست.
چند عامل جدید به بازی اضافه شده است که از جملهی آنها میتوان به دزدیدن اشخاص مختلف اشاره کرد. شاید گاهی لازم به کشتن هدف نباشد و آن فرد را زنده لازم داشته باشید. در این موارد باید با دقت بیشتری بازی کنید و بدون دیده شدن فرد مورد نظر را غافلگیر کنید. او را از پشت گرفته و با تهدید به مرگ، مجبور به حرکتش کنید. اگر خواست فرار کند فشار را با زدن یک دکمه بیشتر کنید و او را از آن منطقه خارج کنید. ممکن است در این بین دیده شوید و مجبور به مبارزه با افراد دشمن شوید.
در این شرایط شخص مورد نظر فرار میکند و کار واقعا سخت میشود. دزدیدن افراد به این شکل ایدهی جالبی بود و تازگی داشت، اما آنقدر در طول بازی از آن استفاده میشود که از آن خسته خواهید شد. مورد دیگر استفاده از محیط علیه دشمنها بود. این موضوع در تبلیغات بازی زیاد به چشم میخورد و حس میکردیم در نسخهی نهایی به یکی از موارد جذاب برای مبارزه با دشمن تبدیل شود. اما در عمل این اتفاق نیوفتاد و در بسیاری از مواقع راهی به جز درگیری نفر به نفر و یا استفاده از عامل مخفی کاری نخواهید داشت. البته باز هم راههایی وجود دارد. برای درک بهتر این راهها ابتدا باید در مورد باندهای درون بازی صحبت کنیم.
نرگس نوروزی
نرگس نوروزی متولد ۱۶ اسفند ۱۳۶۸ فارغ التحصیل رشته مهندسی صنایع از سال ۱۳۹۴ فعال در حوزه بازی های رایانه ای