یوبی سافت، مدت هاست که در محاصره مشکلاتش گرفتار شده؛ از دیگر بازی های منتشر شده که بگذریم، از فرانچایز فوق العاده محبوب” Assassin’s Creed “نمی توان گذشت! مجموعه ای که کمپانی عظیم فرانسوی، شاید کم لطفی های زیادی در حقش کرده باشد. از همان سال های پس از انتشار نسخه ابتدایی، این استودیو مدام در حال پایین آوردن سطح بازی ای بود که خیلی ها، دیوانه وار عاشقش بودند. ایده نابی که رفته رفته با مشکلات عجیبی که طی سالهای متمادی به جان این فرانچایز افتاد، حسابی کهنه و پوچ شده بود. اما آیا واقعاً یوبی سافت، دوباره بر طبلی تو خالی کوبیده است؟! با بنده و وبسایت تحلیلی خبری تکنوشاپ همراه باشید.
پس از عرضه Assassins Creed: Syndicate و انتقاد های زیادی که به این بازی شد، کمپانی فرانسوی اطلاع داد که می خواهد به این سری استراحتی یک ساله بدهد. استراحتی که انتظارات را بیش از چیزی که در Syndicate دیدیم بالا می برد و همگان را برای روبرو شدن با بزرگترین سازه های شکوهمند مصر باستان آماده می کرد. یک سالی که طرفداران سری Assassins Creed بی صبرانه منتظر اتمامش بودند تا دوباره با جادوی سری، از هوش بروند و در سالهایی که چشم ها ندیدند و دوربین ها هیچگاه نتوانستند ثبت کنند، غرق شوند. روز موعود فرا رسیده! اکنون، زمان آن است که به مصر برویم!
وقتی پرده از راز بازی جدید یوبی سافت برداشته شد، تنها چیزی که ذهنم را درگیر می کرد تصور مصر باستان در قالب یک بازی ویدیویی بود. اینکه چطور می توان آن شکوه و عظمت مصر باستان و آن مجسمه ها و بناهای فاخر را به گونه ای در بازی جای داد که وقتی از کنارشان رد بشویم، هیبت آن ها را لمس کنیم! و چگونه می توان یک شهر باستانی را طوری خلق کرد که همه چیز زنده بنظر برسد و تفاوت رد شدن از کنار یک نظامی و یک فرد عادی را احساس کنیم؟ یوبی سافت، در طراحی محیط و البته گرافیک هنری بازی در یک کلام فوق العاده عمل کرده و اجازه ورود هیچ شکی به ذهن شما نمی دهد. همانگونه که در Assassins Creed: Unity، انقلاب فرانسه را ذره ذره چشیدیم، Assassins Creed: Origins برای ما فرش قرمزی پهن کرده تا به قلب مصر باستان برسیم.وقتی میان مردم مصر حرکت کنید، به خوبی متوجه زنده بودن محیط بازی خواهید شد. دسته ای از مردم مشغول کارهای روزمره و دسته ای دیگر، مشغول عبادت هستند! آنها به زیبایی در قالب افرادی که قرن ها از ما دور هستن جای گرفته اند و نقش مهمی در احساسی که حین بازی دارید ایفا می کنند. حسی که به طور مداوم می خواهد به شما گوشزد کند که در مصر باستان هستید و این ها، مردم هزاران سال پیش هستند که با تعجب شما را نگاه می کنند! AC: Origins یک نقاشی هنری ارزشمند از مصر باستان است!
طراحی تکه به تکه مصر، و تصویری که تیم سازنده از آن برای ما خلق کرده اند، بسیار عالی صورت گرفته و خیالمان را از این بابت آسوده نگاه می دارد. حتی نکته جالب و زیبای بازی این است که تمام NPC ها هوشمن بنظر می رسند و طراحی آنها بسیار خوب بوده. حتی فرماندهان و سربازان نیز شب هنگام در حال استراحت هستند! دنیای بازی و طبیعت آن، اغلب در مناطق خشک و صحرایی خلاصه می شود، البته این گفته به معنای نبود آب نیست و ” Bayek ” شخصیت اصلی بازی، توانایی شنا و استفاده از قایق را نیز دارد و اتفاقاً همسر او، Aya نیز در این کار بسیار حرفه ای تر از خودش عمل می کند و همانند ادوارد کنوی در Assassins Creed IV: Black Flag کشتی ها رانده و مبارزه ها کرده!!! البته همین محیط های صحرایی خشک، در نوع خود بسیار جذاب هستند و در مجموع، طبیعت بازی، با وجود مناطق صحرایی، خیلی خوب و زیبا پیاده شده! علاوه بر طراحی طبیعت بازی، حیوانات درون آن نیز به بهترین شکل ممکن ظاهر می شوند و خیلی از آن لذت خواهید برد! تنوع خوب حیوانات از هر نوع، سبب شده تا گاهی دلتان بخواهد فقط بایستید و نظاره گر عکس العمل هایشان باشید! هر یک از آنان، خیلی دقیق و حساب شده، انیمشین خاص خودشان را دارند، آنها، مانند حیوانات واقعی در طول شبانه روز کارهای متفاوتی انجام می دهند، شکار می کنند، غذا می خورند! و حتی علاوه بر اینها، می توانید از پوستشان استفاده کنید تا سرگرمی خوبی هم برای خود دست و پا کرده باشید.
گرافیک هنری بازی، درست مانند اغلب نسخه های قبلی این سری، فوق العاده از آب درآمده و گاهی دوست دارید تا دسته را کنار بگذارید و فقط محیط اطرافتان را نگاه کنید! و البته حس عجیبِ بودن در مصر دور را بچشید و لذت ببرید…حالا که حسابی از گرافیک فنی و طراحی محیط بازی تعریف کردیم، وقت آن رسیده تا به نقطه مقابل برسیم!
بازی Assassin’s Creed: Origins شاید یک بازی خوب برای طرفدارها باشد، اما با مشکلات گیمپلی و کاستیهای فنیای که دارد، نمیتواند همه بازیکنان را راضی کند.
انتشار حداقل یک بازی از مجموعه Assassin’s Creed در سالهای گذشته با فراز و نشیبهایی همراه بود و همین موضوع نیز در نهایت باعث شد تا یوبیسافت حداقل یک سال را به این مجموعه استراحت دهد. حال بعد از گذشت دو سال از زمان عرضه بازی Assassin’s Creed: Syndicate در سال ۲۰۱۵، یوبی سافت مونترال باری دیگر به سراغ این سری دوستداشتنی رفته است تا اینبار واقعا به ریشههای این مجموعه بازگردد؛ ریشههایی که اینبار دیگر نامی از الطائر در آن نیست و از قضا به ۴۹ سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد؛ جایی که پیشینهای چند هزار ساله دارد و بعد از گذشت سالها هنوز هم پذیرای باستانشناسان زیادی است.
داستان بازی Assassin’s Creed: Origins را میتوان ترکیبی از احساسات، نفرت، خیانت و عشق به خانواده دانست. در این بازی باید در نقش بایک (Bayek) از منطقه سیوا (Siwa)، به سفری در مصر باستان بروید؛ جایی که گروهی به نام Order of the Ancients، غوغایی از خون را به راه انداخته است و حال بایک باید بهعنوان یک مِجای (Medjay) یا همان محافظ فرعون و در جریان بازی محافظ مردم، با آنها مقابله کند. بازی داستانی پیوسته دارد؛ بهویژه در زمینه شخصیتپردازی مانند شمارههای دیگر Assassin’s Creed، یوبیسافت توانسته ارتباط لازم میان بازیکن با شخصیتهای درون بازی را حفظ کند. در جریان بازی، از اعضای Order of the Ancients گرفته تا مردم شهر و به قولی انپیسیها، حرفهای زیادی برای گفتن دارند و شما باید بهعنوان شخصی که خود را محافظ مردم نیز میدانید، راهحلی را برای مسائلشان پیدا کنید.بیایید کمی بیشتر در رابطه با داستان بازی بگوییم. بازی Assassin’s Creed: Origins بهویژه در میانپردهها موفقیت یوبیسافت را در ارائهی داستانی قوی ادامه میدهد. با ورود به هر یک از اهداف اصلی بازی که در چهار Act روایت میشود، میتوانید میانپردهای با انیمیشنهایی زیبا، موسیقیای مثال زدنی و روایتی جذاب را بشنوید و با شخصیتها در غم و اندوه یا کینه و نفرتشان شریک شوید. داستان Origins با سفر در زمان سعی دارد تا تازگی خود را حفظ کند و بازیکن را با چالشهای ذهنی پدری غمگین همراه کند. در جریان بازی از کلئوپاترا گرفته تا ژولیوس سزار و بطلمیوس را ملاقات میکنید و داستان هر کدام از این شخصیتهای تاریخی را دنبال میکنید. همکاری کلئوپاترا با سزار برای غلبه بر برادرش بطلمیوس سیزدهم، Order of the Ancients و شیوهی درگیر شدن بایک و همسرش آیا (Aya) در این زد و بندها هر کدام در جای خود بهزیبایی روایت شدهاند. داستان Assassin’s Creed: Origins میتواند بازیکن را با خود همراه کند و گاهی با گریههای مادری قلبتان را به درد آورد و گاهی شما را به تماشای ترکیدن مغزی فاسد دعوت کند.
در جریان بازی میتوانید در نقش آیا، همسر بایک نیز بازی کنید و مانند شماره چهارم این مجموعه به نبرد دریایی بروید
مانند گذشته شخصیت اصلی هیچ تعاملی با محیط ندارد و حتی از انیمیشنهای مبارزه زیبای نسخههای پیشین مانند یونیتی و سیندیکیت نیز در بازی خبری نیست. اگر بخواهیم نگاهی به سایر بازیها بیندازیم، بهعنوان مثال در بازی Gravity Rush 2، زمانی که کت به بازار شهر میرسد، میتواند دانه دانه میوهها، جعبهها و مغازهها را به تلی از خاک تبدیل کند. حال زمانی که به بازی Assassin’s Creed: Origins بازمیگردیم، شما حتی نمیتوانید یک جسم ساده را، به غیر از سفالها، خرد کنید و زمانی که در میان آنها گیر میافتید، قادر به نجات خود نیستید! حتی در زمینه هوش مصنوعی نیز، هیچ پیشرفتی را در دشمنان شاهد نیستیم و تنها لباس آنها در هر یک از بازیهای این کمپانی فرانسوی تغییر میکند. انیمیشنهای تکراری در هنگام Stealth Assassinate که زمانی حداقل تفاوتهایی با یکدیگر داشتند، در Origins بهسرعت تکراری میشوند.
اما زمانی که بحث از موسیقی میشود، یوبیسافت چه در زمان پخش تریلرهای قبل از انتشار بازی و چه در جریان بازی، میتواند شما را مجذوب کند. موسیقی Assassin’s Creed نقشی اساسی در ارتباط بازیکنان با میانپردهها دارد. هر یک از نتهای بازی استادانه انتخاب شدهاند و در هارمونی کاملی با جریان بازی قرار دارند. شنیدن زجههای مادری که کودکش را از دست داده یا مراسم مذهبی ساکنین شهر با ضربه زدن به ساز دایره خود، باعث شدهاند که در یک کلام شهرهای بازی زنده باشند و از قدم زدن در میان مردم لذت ببرید. موسیقی بازی همچنین در گشت و گذار میان شهرها یا در جریان مراحل نیز همراه همیشگی شما است و مهم نیست چند ساعت به آنها گوش دهید؛ باز هم تکراری نمیشوند. این کیفیت در صداگذاری نیز حفظ شده است و هر یک از شخصیتها، علیرغم پر تعداد بودنشان، صداگذاری منحصربهفردی دارند. از سوی دیگر حیات وحش بازی و شنیدن صدای پرواز دستهجمعی پلیکانها یا حملهی ناگهانی کروکودیل گرسنه به پرندههایی که به دنبال نوشیدن اندکی آب هستند، دنیای بازی را پویا و گشت و گذار در آن را پر هیجان کرده است. صدای جریان آب رودها یا صدای برخورد دو کشتی به یکدیگر یا از همه آنها لذتبخشتر صدای آغاز طوفان شن برای آنکه شما را از مسیرتان دور کند، تنها بخشی از موفقیتهای تیم صداگذاری Assassin’s Creed: Origins هستند و باید به آنها تبریک گفت.
حقیقت این است که صحبت در رابطه با موارد ریز و درشت بازی Assassin’s Creed: Origins و پرداخت به تمام محتوا، خوبیها و بدیهایش، از حوصله این بررسی به دور است و باید خودتان در جریان بازی آنها را تجربه کنید. Origins یک Assassin’s Creed دیگر و مشابه با سایر بازیهای این مجموعه است و باید گفت که به غیر از داستان و همینطور برخی نکات مثبتی که در بالا اشاره شد، مورد جدیدی را برای ارائه به بازیکنان ندارد. شما هنوز هم برای فعال کردن Fast Travelها باید به بالای بلندترین ساختمانها بروید، از بالا به درون کاه یا پشته علف بپرید، سطح خود را افزایش دهید و با دریافت اسکیل پوینت، مهارتهایتان را ارتقاء دهید. اما موضوع اینجا است که Origins دیگر راههای مختلف برای تمام کردن مراحل را در اختیارتان نمیگذارد و تنوع زیادی در ماموریتهای جانبی ندارد. اگر در گذشته بازی Ghost Recon: Wildlands را تجربه کردهاید و مشکلات آن آزارتان نداده است، احتمالا اوریجینز نیز برایتان جذاب خواهد بود. اما اگر تحمل دوربین اعصاب خردکن، ماموریتهای تکراری، ایرادات فنی و مشکلات در مبارزات را ندارید، بازی Assassin’s Creed: Origins مناسب شما نخواهد بود و میتوانید به بازیهای دیگری فکر کنید.